https://eitaa.com/@-a-zahraei
menusearch
shahidoshahed.ir

خاطراتی از شهید محمود کاوه - شکست طلسم شب و نا امنی جاده های کردستان. ,

۱۴۰۲/۱۲/۶ یکشنبه
(1)
(0)
خاطراتی از شهید محمود کاوه - شکست طلسم شب و نا امنی جاده های کردستان .
خاطراتی از شهید محمود کاوه - شکست طلسم شب و نا امنی جاده های کردستان .

 شکست طلسم شب و نا امنی جاده های کردستان.

 

تیپ شهدا تا سال 62 تقریبا همه جاده های منطقه را گرفته بود. جاده

« پیرانشهر - سردشت »، جاده « مهاباد - سردشت » ،« جاده مهاباد - پسوه »، دیگر جاده ای در تصرف ضد انقلاب نبود.  اما این جاده ها فقط در روز امنیت داشتند و از ساعت 4 عصر، تامین ها برداشته می‌شد و جاده حساب و کتاب نداشت.

هم زمان با عملیات « والفجر 2 » که سازمان رزم سپاه تمرکز نیروهایش را روی منطقه «حاج عمران » و«ارتفاعات 2519 » گذاشت، کاوه دست به ابتکار جدیدی زد.

او طی جلسه ای به ما گفت : « الان دیگه وقتش رسیده که معضل شب های کردستان حل بشه .ما باید از حضور این لشکرها استفاده کنیم و به وسیله اونا طلسم شب رو بشکنیم .»

پرسیدیم : برای این کار چه راه کاری داری ؟ جواب داد: « ما خودمون شب ها جاده ها رو تامین می‌کنیم، به بقیه تیپ ها و لشکرها می‌گیم، جاده ها امنه، اگه می‌خواین چایی هم بخورین، از پادگان پسوه سوار ماشین شید، راه بیافتید برید پادگان پیرانشهر و اون جا چایی بخورین.

می خواین شام بخورین از پادگان پیرانشهر با ماشین برید پادگان پسوه، اون جا شام بخورین.

اون قدر شبانه توی این جاده ها برید و بیاین که بقیه لشکرها هم احساس امنیت بکنن و اون ها هم بخشی از رفت و آمدشون رو توی شب انجام بدن.

حتما هم چراغ ماشین ها رو روشن کنید.

این فرصت طلایی رو نباید به هیچ عنوان از دست داد.»

دستور کاوه را اجرا کردیم. شب ها 7، 8 تا ماشین می‌شدیم و گازشان را می‌گرفتیم و چراغ روشن از این پادگان به آن پادگان و از این مقر به آن مقر میرفتیم و می‌آمدیم.

خود کاوه هم همیشه همراه مان بود، نه اینکه یک باره شجاع شده باشیم. راستش خودمان هم می‌ترسیدیم، اما با توکل بر خدا، این کار را انجام دادیم.

البته برای احتیاط هر دو کیلومتر دو نفر نیرو هم گذاشته بودیم.

تردد ما با چراغ های روشن، باعث آرامش تیپ و لشکرها شد.‌ آنها با خیالی راحت، شبانه نیرو های خودشان را در جاده های کردستان حرکت می‌دادند.

بعد از این عملیات کاوه به اهالی شهرها اعلام کرد شب ها نیز می‌توانند با مینی بوس عبور و مرور کنند.

کم کم این کار گسترش پیدا کرد و رفت و آمد در شب کاری رایج شد.

این فکر خلاقانه کاوه باعث شد که در سال 63 شب های کردستان هم مانند روزهایش امنیت نسبی داشته باشد.

 

برگرفته از کتاب « من کاوه هستم »

به اهتمام علی اکبر مزد آبادی

انتشارات یا زهرا « سلام الله علیها »

لینک

لینک ها :

مصاحبه با شهید محمود کاوه در منطقه عملیاتی ( خاک عراق)

2-شهیدی که از بچگی رهبر انقلاب او را می‌شناخت / روزی که دختر بی حجاب به کاوه سیلی زد

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. .
facebooktwiteryoueitaa