menusearch
shahidoshahed.ir

خاطراتی از شهید محمود کاوه - ترس ضد انقلاب از محمود کاوه ,

۱۴۰۲/۱۱/۱۹ پنج شنبه
(0)
(0)
خاطراتی از شهید محمود کاوه - ترس ضد انقلاب از محمود کاوه
خاطراتی از شهید محمود کاوه - ترس ضد انقلاب از محمود کاوه

ترس ضد انقلاب از محمود کاوه

 

یک گروه اسکورت از «اسقز » به «دیوان دره » رفتند تا حدود صد نفر نیرو را به «سقز » بیاورند.

ما همراه محمود در پادگان « سقز » بودیم که حوالی ظهر خبر دادند ضد انقلاب به این گروه کمین سختی زده است، هرطور شده خودتان را برسانید.

با یک جیپ شهباز که یک توپ 106 روی آن سوار بود و یک خودروی دیگر و 13 نفر نیروی عملیاتی به طرف محل درگیری، زیر« پاسگاه سنَّته » حرکت کردیم، آن هم با سرعت 100 کیلومتر.

وقتی رسیدیم، درگیری هنوز ادامه داشت.

محمود به سرعت آرایشی تمیز طراحی کرد.

ظرف مدت کوتاهی، ضد انقلاب به محاصره در آمد. تعدادی فرار کردند و شش نفرشان هم کشته شدند.

جالب اینکه یکی از‌ آنها هنگام فرار، با پرتاب قطعه سنگی که پشت سرش خورد، از پا درآمد.

در این درگیر تنها یک نفر از نیروهای ما زخمی شد.

محمود که از جری شدن ضد انقلاب در کمین زدن به نیروهای خودی، خسته و کلافه شده بود، دستور داد جنازه های این شش نفر را پشت چیپ آهو بگذارند، طوری که سرشان به طرف عقب ماشین باشد و درِ پشتی را هم باز بگذارند.

بعد‌ آنها را در سطح شهر « سقز » بچرخانند.

ضد انقلابی که مدت ها بود هر روز یا یک روز در میان به نیروهای ما کمین می‌زد، بعد از این حرکت 40، 50 روز دست از پا خطا نکرد و آرامش خوبی بر منطقه حاکم شد.

 

 

برگرفته از کتاب « من کاوه هستم »

به اهتمام علی اکبر مزدآبادی

ناشر: یا زهرا«سلام الله علیها»

 

لینک ها :

1- سه دقیقه با شهید کاوه .« تصویری »

2- قانون مداری شهید کاوه در میدان جنگ،

      صیاد شیرازی خطاب به محمود کاوه : «آقای کاوه حواست باشد اینجا من فرمانده هستم .»

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. .
aparatgooglefacebooktwiteryou