menusearch
shahidoshahed.ir

نجات کردستان عراق توسط شهید حاج قاسم سلیمانی . ,

۱۴۰۲/۱۰/۱۹ سه شنبه
(2)
(0)
نجات کردستان عراق توسط شهید حاج قاسم سلیمانی .
نجات کردستان عراق توسط شهید حاج قاسم سلیمانی .

کاک قاسم 

ساعت یازده شب من در اتاقم در وزارت خارجه نشسته بودم که سر کنسول وقت ما از اربیل تلفن زد و گفت « داعش به اربیل حمله کرده . تمام مقامات کرد در اردبیل چمدان هایشان را بستند و بعضی شان رفتند و بعضی هم دارن می روند . تکلیف من چیست ؟ چه کار کنم ؟ سر کنسولگری را تعطیل کتم بروم سلیمانیه یا بمانم؟ » 

او اضافه کرد : « آقای بارزانی گفته من در شانزده ساعت گذشته بارها و بارها با آمریکایی ها تماس گرفتم و تقاضای کمک داشتم ، اما آن ها گفته اند داریم بررسی می کنیم . او از جمهوری اسلامی درخواست کمک دارد و می گوید آمریکایی ها  هیچ کاری نمی کنند . شما بیایید به داد ما برسید . نیروی هوایی جمهوری اسلامی بیاید به ما کمک کند. » 

ساعت یازده شب بود که من پیام مسعود بارزانی را گرفتم . قبل از بامداد سرکنسول ما  به من زنگ زد و با کد رمز اعلام کرد که حاج قاسم سلیمانی الان در اربیل است و کار را شروع کرده است . 

با این که کردستان عراق به موارد زیادی ، از جاسوسی برای رژیم صهیونیستی گرفته تا پایگاه های پیدا و پنهان آمریکا و غیره متهم بود ، اما حاج قاسم بدون توجه به این مقولات و بدون در نظر گرفتن این که بعضی از رهبران کرد در سقوط موصل نقش داشتند ، صبح اول وقت در فرودگاه اربیل فرود آمد. 

( به نقل از حسین امیر عبداللهیان ) 

 

حمله داعش به کردستان عراق و نجات آن به نقل از « مسعود بارزانی » 

زمانی که داعش به دروازه ی اربیل رسید ، من با آمریکا ،ترکیه ، انگلیس ، فرانسه و حتی عربستان سعودی تلفنی تماس گرفتم و تقاضای مساعدت کردم . همه آن ها یک جواب دادند و گفتند : « ما نمی توانیم کاری بکنیم .» 

بعد از این ، با مقامات ایرانی تماس گرفتم و گفتم : « اگر شما به ما کمک نکنید ، من استان را از جمعیت تخلیه می کنم . » آن ها شماره تماس حاج قاسم سلیمانی را به من دادند و گفتند ایشان نماینده تام الاختیار ما در این امور است .بلافاصله با او تماس گرفتم و خیلی دقیق اوضاع را برایش توضیح دادم .

حاج قاسم به من گفت : « فردا بعد از نماز صبح من در اربیل هستم .» به او گفتم : « وضعیت اصلا مناسب نیست . فردا دیر است همین الان بیایید. . » گفت : کاک مسعود ، هر طوری شده امشب مقاومت کنید و شهر  را نگه دارید . ان شاءالله صبح من آن جا هستم . » 

صبح روز بعد حاج قاسم به فرودگاه اربیل آمد و من به استقبالش رفتم . او همراه خودش پنجاه نفر نیروی مخصوص و سه محموله ی مهمات آورده بود . بدون فوت وقت و با سرعت ف همراه با گروهی از نیروهای پیشمرگه به میدان نبرد با داعش رفتیم . حاج قاسم نیروها را پخش کرد  و هدایت آن ها را بر عهده گرفت . ظرف چند ساعت، ورق به طرف ما برگشت و پس از آن داعش شروع به عقب نشینی کرد .

زمانی که ما یکی از سران داعش را اسیر کردیم و از او پرسیدیم : « شما تا دروازه اربیل آمده بودید ، چه چیزی باعث شد نیروهایتان را عقب بکشید؟ » او در جواب گفت : « ما از طریق نفوذی های خود در داخل اربیل خبردار شدیم که قاسم سلیمانی وارد اربیل شده . وقتی این خبر پخش شد ، روحیه ما از بین رفت و نیروهایمان پراکنده و شکسته شدند. » 

 

قضیه حمله داعش به کردستان عراق به نقل از  محمد حاج محمود ، دبیر کل حزب سوسیالیست دموکرات کردستان 

زمانی که داعش به کردستان عراق حمله کرد و به منطقه ی مخمور ، گویر ، کرکوک و دیگر مناطق رسید ، ما با کمبود سلاح و مهمات مواجه بودیم . در مقابل داعش نود هزار سرباز عراقی را خلع سلاح کرده بود که از این تعدا ، شصت هزار نفر از نیروهای ارتش و سی هزار نفر از پلیس فدرال عراق بودند. این نود هزار نیرو آخرین سلاح های پیششرفته آمریکایی از تانک و موشک گرفته تا توپخانه و دیگر ادوات جنگی را در اختیار داشتند . تمام این تسلیحات پیشرفته نظامی در اختیار داعش قرار گرفته بود و ان ها با این امکانات وسیع به کردستان آمدند.

اما حضور حاج قاسم سلیمانی با تعدادی نیروی متخصص و همکاری نیروهای پیشمرگه و از همه مهمتر هدایت و فرماندهی عملیات توسط ایشان ، در مدت کوتاهی منجر به شکست داعش شد . او با این که می توانست در منطقه حضور فیزیکی نداشته باشد ، اما همانند یک سرباز و یک نیروی پیشمرگه در جبهه حضور یافت و عملیات را رهبری می کرد.

یادم هست در کرکوک بودم که خبر رسید نیروهای پیشمرگه عملیاتی کرده اند که با مقاومت داعش روبرو شده است و ضمن دادن تلفات ، سی جنازه هم در منطقه مانده است . سریع خودم را به محل درگیری رساندم . آن جا حاج قاسم را دیدم که با تعدادی از نیروهاییش قبل از من رسیده بود . وقتی ایشان علت حضور من را در آن منطقه پرسید ، گفتم : « نیروهای پیشمرگه حمله ای کرده اند و تلفاتی داشته اند . من هم برای همین آمده ام .» حاج قاسم گفت : « من به برادران اتحادیه میهنی تاکید زیادی کرده بودم که بدون اطلاع من حمله نکنند. » 

همان جا جلسه ای برگزار شد و تصمیماتی گرفته شد که پس از آن طی یک هفته تمامی مناطق آزاد شد. 

 

برگرفته از کتاب « متولد مارس » 

به اهتمام : «علی اکبر مزدآبادی »

پیوند ها : 

روایت حمله داعش به کردستان عراق و آزادی و نجات آن توسط حاج قاسم سلیمان به نقل از خبرگزاری فارس

 

 

 share network
نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. .
facebooktwiteryoueitaa
سایت ساز و فروشگاه ساز یوتاب