menusearch
shahidoshahed.ir

شهید ابراهیم هادی ,

شهید ابراهیم هادی - شرط بندی  129 شهید ابراهیم هادی - شرط بندی 129 همان روز به يکي از محله هاي جنوب شهر رفتيم. سر 700 تومان شرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد آ نها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور کنند. دوشنبه بیست و سوم مهر ۰۳ شهید ابراهیم هادی - شوخ طبعی شهید ابراهیم هادی - شوخ طبعی ابراهیم ادامه داد: «دوست عزیز، بنده جانباز هستم و این آقای راننده هم از بچه‌های سپاه هستن. یه موتور دنبال ما داره میاد که ...»، بعد کمی مکث کرد و گفت: من چیزی نگم بهتره فقط خیلی مواظب باشین. فکر کنم مسلحه» و بعد هم گفت: با اجازه و حرکت کردیم. شنبه هفتم مهر ۰۳ شهید ابراهیم هادی - محضر بزرگان شهید ابراهیم هادی - محضر بزرگان پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سربالای مجلس بود.
به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوانها تمام شد. ایشان رو کرد به ما و با چهره ای خندان گفت : آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ها ؟
جمعه ششم مهر ۰۳
شهید ابراهیم هادی - معجزه اذان شهید ابراهیم هادی - معجزه اذان مثل آد مهاي گيج و منگ به حر فهاي فرمانده عراقي گوش مي کردم. هيچ حرفي نمي توانستم بزنم، بعد از مدتي سکوت گفتم:آره، زنده است. با هم ازسنگر خارج شديم. رفتيم پيش ابراهيم که داخل يکي از سنگرها خوابيده بود.
تمام هجده اسير عراقي آمدند و دست ابراهيم را بوسيدند و رفتند. نفر آخر به پاي ابراهيم افتاده بود و گريه مي کرد. مي گفت : من را ببخش، من شليک کردم.
یکشنبه بیست و پنجم شهریور ۰۳
شهید ابراهیم هادی -تاثیر کلام شهید ابراهیم هادی -تاثیر کلام گفتم  : بیا این گزارش، این هم حکم انفصال از خدمت ! 
گزارش را با دقت نگاه کرد. بعد پرسید : خودت با این آقا صحبت کردی ؟ 
گفتم : نه، لازم نیست، همه می‌دونند چه جور آدمیه ! 

جواب داد : نشد دیگه، مگه نشنیدی : فقط انسان درو غگو، هر چه که می‌شنود تایید می‌کند ! 
پنج شنبه بیست و دوم شهریور ۰۳
تمامی خدمات و محصولات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می‌باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است. .
aparatgooglefacebooktwiteryou