پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند :
نماز در اول وقت خشنودی خداوند و در پایان وقت عفو خداوند را به دنبال دارد.
منبع : من لا یحضره الفقیه ج 1، ص 217 حدیث 651
بی شک بر هر مؤمن و مسلمانی پوشیده نیست که نماز اول وقت مسئله بسیار مهمی است که از صدر اسلام تا کنون مورد توجه پیامبر، ائمه معصومین و بزرگان دین بوده است.
وقتی به زندگی انسانهای تاثیر گذار در جامعه اسلامی نگاه میکنیم، میبینیم انسان هایی که نمازشان را در اول وقت ادا میکنند خداوند به صورت ویژه به آنها یاری میرساند و آنها را مدد مینماید. شهید ابراهیم هادی این انسان فرهیخته و وارسته نسبت به این امر مهم و سفارش شده، اهتمام ویژه داشتند.
شهید هادی و نماز اول وقت :
محور همه فعالیت هایش نماز بود. ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول وقت میخواند. بیشتر هم به جماعت و در مسجد. دیگران را هم به نماز جماعت دعوت میکرد.
مصداق این حدیث بود که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند : هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره میگیرد : « برادری که در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه. »
ابراهیم حتی قبل از انقلاب، نمازهای صبح را در مسجد و به جماعت میخواند.
رفتار او ما را به یاد جمله معروف شهید رجائی میانداخت ؛ « به نماز نگوئید کار دارم، به کار بگوئید وقت نماز است. »
بهترین مثال آن، نماز جماعت در گود زورخانه بود. وقتی کار ورزش به اذان میرسید، ورزش را قطع میکرد، و نماز جماعت را برپا مینمود.
بارها در مسیر سفر، یا در جبهه وقتی موقع اذان میشد، ابراهیم اذان میگفت و با توقف خودرو، همه را تشویق به نماز جماعت میکرد.
صدای رسای ابراهیم و اذان زیبای او همه را مجذوب خود میکرد.
او مصداق این کلام نورانی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله بود که میفرمایند : « خداوند وعده فرموده ؛ مؤذن و فردی که وضو میگیرد و در نماز جماعت شرکت میکند، بدون حساب به بهشت ببرد. ( مستدرک الوسائل ج 6 ص 448)
ابراهیم در همان دوران با بیشتر بجه های مساجد محل رفیق شده بود.
او از دوران جوانی یک عبا برای خودش تهیه کرده بود و بیشتر اوقات با عبا نماز میخواند.
***
سال 1359 بود. برنامه بسیج تا نیمه شب ادامه یافت. دو ساعت مانده به اذان صبح کار بچه ها تمام شد.
ابراهیم بچه ها را جمع کرد. از خاطرات کردستان تعریف میکرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده دار.
بچه ها را تا اذان صبح بیدار نگه داشت. بچه ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه هایشان رفتند.
ابراهیم به مسئول بسیج گفت : اگر این بچه ها، همان ساعت میرفتند معلوم نبود برای نماز صبح بیدار میشدند یا نه، شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه ها را تا صبح نگه دارید که نمازشان قضا نشود.
***
ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گوئی بود. خیلی هم عوامانه صحبت میکرد. اما شب ها معمولاً قبل از سحربیدار بود و مشغول نماز شب میشد. تلاش هم میکرد این کار مخفیانه صورت بگیرد.
ابراهیم هرچه به این اواخر نزدیک میشد بیداری سحرهایش طولانی تر بود. گوئی میدانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نماز شب معرفی کرده اند.
او به خواندن دعای کمیل و ندبه و توسل مقید بود. دعاها و زیارت های هر روز را بعد از نماز صبح میخواند.
همیشه آیه « و جعلنا » را زمزمه میکرد. یک بار گفتم : آقا ابرام این آیه برای محافظت در مقابل دشمن است، این جا که دشمن نیست !
ابراهیم نگاه معناداری کرد و گفت : دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد ؟!
***
یک بار حرف از نوجوان ها واهمیت به نماز بود. ابراهیم گفت : زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمان ها به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابیدم. به محض اینکه خوابم برد، در عالم رؤیا پدرم را دیدم !
درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد. روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم. نگاه پدرم حرف های زیادی داشت ! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم ونمازم را خواندم.
***
از دیگر مسائلی که او بسیار اهمیت میداد نمازجمعه بود. هرچند از زمانی که نمازجمعه شکل گرفت ابراهیم در کردستان و یا در جبهه ها بود.
ابراهیم هر زمان که در تهران حضور داشت در نماز جمعه شرکت میکرد. میگفت : شما نمیدانید نماز جمعه چقدر ثواب و برکات دارد. امام صادق علیه السلام میفرمایند : « قدمی نیست که به سوی نماز جمعه برداشته شود، مگر این که خدا آتش را بر او حرام میکند. »
منبع : کتاب « سلام بر ابراهیم ج اول »
انتشارات « شهید ابراهیم هادی »
پیوند ها :
1- ماجرای طنز نماز شهید ابراهیم هادی - متن کوتاه
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |